to betake oneself

to be͡itək wʌnsɛlf


فارسی

1 عمومی:: متوسل‌ شدن‌، دست‌ زدن‌، توسل‌ كردن‌، مبادرت‌ كردن‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code